بازاریابی: واژه بازاریابی در زبان انگلیسی به معنی به بازار رساندن، بازار یافتن یا کلیه ی عملیاتی است که در فاصله تولید تا مصرف باعث 

تسریع روند انتقال کالا یا تسهیل فروش شود.

 


صاحبنظران، بازاریابی را فرایند ارضای نیازها و خواسته های بشر تعریف کرده اند.  بشر برای تداوم زندگی خویش به محصولاتی نیاز دارد که

 آسایش و رفاه او را تضمین کند.  آدمی چیز هایی را که ارضاکننده ی خواسته های او هستند، خارج از وجود خود تصور میکند و به سمت آنها 

گرایش میابد.  به این دسته از ارضاکنندگان خواسته های آدمی، محصولات یا خدمات گویند.

مفهوم محصول تنها به کالا منحصر نمیشود بلکه هرنوع خدمت را نیز که برای افراد برانگیزاننده باشد میتوان محصول سازمان ها یخدماتی در نظر گرفت.


ترکیب بازاریابی:

ترکیب بازاریابی به معنی مجموعه ای از اجزا یا مقوله های مهم در ارزیابی و تصمیم گیری های مربوط به بازاریابی یک سازمان است.  اجزای موثر به چهار P معروف و عبارتند از:

  1. محصول یا خدماتی که نیاز مصرف کننده را برآورده می سازد.
  2. قیمت یا بهایی که مشتری باید برای دریافت محصول یا خدمات بپردازد.
  3. مکان، به معنی مجراهای توزیعی که محصول را برای مشتری قابل حصول میکند.
  4. ترویج (پیشبرد و فروش)، شامل روش های تبلیغی و فناوری های رسانه ای



فواید حمایت مالی از رویداد های ورزشی
  • وفاداری به آرم
  • اثر بخشی هزینه تبلیغات
  • فعال سازی واحد تولیدی یا خدماتی
  • جذب مشتریان خاص
  • ایجاد انحصار
  • مشارکت جامعه
  • بازگشت سرمایه

منبع:مدیریت و طرز اجرای مسابقات ورزشی-دکتر حمیدی